جمیل عامل صادقی

نوشته ها ، فیلم ها ، آموزش و چند چیز کوچک دیگر

جمیل عامل صادقی

نوشته ها ، فیلم ها ، آموزش و چند چیز کوچک دیگر

فیلم های کوتاه چارلی چاپلین

يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۲۵ ب.ظ

   

آندره مالرو می نویسد : در ایران فیلمی دیدم که در واقع هرگز ساخته نشده بود . گویا پخش کنندگان ایرانی صحنه هایی از فیلم های چارلی را به یکدیگر چسبانده و آنها را به صورت فیلمی بسیار طولانی در آورده بودند . مالرو می گوید در این فیلم اسطوره ی چاپلین در حالت ناب خود ظاهر گردید.

این که آیا چنین پیوندی در زمینه ی زیست نامه ی چارلی حق مطلب را درباره ی او به درستی ادا کرده است یا نه ، جای بحث است. اما می توان تصور کرد که چنین فیلمی از ترکیب سکانس های مشخص آثار سینمایی چاپلین – در دوره های مختلف فعالیتش – به وجود آمده باشد که توانسته است ، نه تنها ماجراهای متنوع چارلی را منعکس کند ، بلکه همچنین توانسته است نمایانگر تکامل او نیز باشد . این کار نه فقط ماجرای صرف ، بلکه نوعی رمان از دوران سازندگی اوست . زیرا چارلی برخلاف تصور بسیاری از مفسرانش هرگز موجودی نبوده است که بتوان او را برای همیشه با یک عنوان توصیف کرد . او از یک انسان دیگر آزارِ ( سادیست ) ساده و ابتدایی دوره ی اسانی و میوچرال – میان سال های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۷ – به یک قهرمان حساس جویندگان طلا و روشنایی های شهر تکامل می یابد و در سنین پیری ، خصلت بسیار تغییر یافته تری به نسبت دوران جوانی از خود نشان می دهد . چرا که دیکتاتور بزرگ در واقع همان چارلی است . آقای وردو نیز چیزی کم تر از کالوروی لایم لایت ندارد . چاپلین – زیست نامه نگار ، نویسنده و کارگردان – با هر فیگور تغییر می کند . چاپلینِ سال ۱۹۱۵ درباره ی قهرمانش و درباره ی دنیا ، کم تر از چاپلین سال ۱۹۴۷ آگاهی دارد . شناسایی و معرفت او به تدریج گسترش می یابد و همراه با آن ، دیدگاه او نیز در فیلم ها و سبک کارش دگرگون می شود.

 

 

چارلز اسپنسر چاپلین ، ۱۹۷۵ – ۱۸۸۹ ، – فرزند یک بازیگر واریته های انگلیسی – در سال ۱۹۱۰ ، برای نخستین بار به عنوان عضو گروه بازیگران سیار تئاتر فرد کارنو به آمریکا سفر کرد . در سفر دوم که به سال ۱۹۱۴ صورت گرفت ، نزد مک سِنت به شرکت کیستون رفت و برای همین شرکت بود که در یک سال ، در سی و پنج فیلم کوتاه ظاهر شد .

چارلی در چهار فیلم نخست خود ، تنها نقش بازیگر را ایفا می کرد ، در هشت فیلم بعدی ، موضوع فیلم ها نیز از او بود و در هفتمین فیلم دستیار کارگردان شد ، و از بیستمین فیلم بود که نقش کارگردانی آثارش را به عهده گرفت و به همین عنوان باقی ماند .

چاپلین در آغاز ۱۹۱۴ به صورت یک فرد گمنام نزد مک سِنت آمد و پیش از پایان سال به عنوان یک ستاره او را ترک گفت . با تمام دشمنی های علنی با او ، محبوبیتش در آمریکا ، تا دهه ی پنجاه همچنان خدشه نا پذیر باقی ماند .

دورانی که چاپلین نزد سِنت کار می کرد ، از نظر هنری ، دوره ی تجربه اندوزی او به شمار می آید . آرایش صورت و لباسی که بر تن می کرد ، ده ها سال عامل مشخص کننده ی او بودند . هم چنین منش و کردار انسانی تحقیر شده ، که او بیش از پیش در قالبش فرو می رفت .

لباس چاپلین نمایشگر تشخص حقیرانه است . او در نقش مردی اشرافی است که همه چیز خود را از دست داده و به طور مستقیم با فقر رو به روست . عصا نمادی است برای کسب وقار ، و سبیل کوچک و چهره ی گستاخ ، نمایانگر خود خواهی اند . ( تئودور هوف ) . اما اندام او هنوز تحت تاثیر ضرب سریع کمدی اسلپ ستیک است که به قهرمانانش خصلتی قشری می بخشد .

درسی فیلم کوتاهی که چاپلین میان سال های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۶ برای اِسانی ساخت و از آن میان : شبی خارج از خانه ، قهرمان ، بانک ، ولگرد ، با کشتی به شانگهای ( همه در سال ۱۹۱۵ ) و کارمن – ۱۹۱۶ – نشانه هایی از خصلت چارلی به روشنی به چشم می خورد .

چارلی در نبردی سر سختانه با حقارت های دنیوی ( ولگرد ) ، به یک فرد گرا بدل می گردد . در دیگر فیلم های دوره ی اِسانی ، او درباره ی کنایه های روشنی به وقایع دوران می زند . ( مردم نسبت به انواع ورزش های اعیانی ( قهرمان ) ، برجستگان اجتماع ( بانک ) یا بزرگان اپرا ( کارمن ) غرولند می زنند ) چاپلین از این پس همه ی توجه خود را دوباره معطوف به کار روی حالات خنده دار و حوادث نشاط انگیز به سبک سنت می کند ( با کشتی به شانگهای ) .

یکی از خصوصیات تکاملی چاپلین – که تا دوران پیریش نیز به همان شکل ادامه یافت – این است که تکامل او نه در امتداد یک خط راست ، بلکه در جهات مختلف و متنوعی صورت گرفت و پیش رفت .

اسطوره ی چارلی که برای نخستین بار پی یر لپروئون از آن سخن به میان آورد ، یعنی اسطوره ی کنایه و اسطوره ی طنز که در فیلم های دوران اسانی هنوز جدا از هم بودند ، در دوازده فیلمی که چاپلین در فاصله ی ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۷ برای میوچرال ساخت – و در میان آنها نخستین شاهکارهایش نیز دیده می شوند – در هم آمیختند . از آن جمله اند : راهنمای فروشگاه ، دوره گرد ، یک بعد از نیمه شب و سر سره بازی – ۱۹۱۶ – ، خیابان آرام ، معالجه و مهاجر – ۱۹۱۷ . شخصیت چارلی در این دوره برای نخستین تعلیمات انعطاف نشان می دهد . چارلیِ اولیه کاملاً خواستار خود نمایی و آزادی بی چون و چراست . آدم بسیار خود خواهی است . هنوز رفتارش تابع هوس های اوست . رابطه اش با زنان زیر تاثیر تمایلات منعکس نشده اش قرار دارد . ظهور دختری زیبا در یک لحظه موجب تغییراتی در حرکات او می شود که نشانه ی تعلق خاطر اوست . اما این توجه و علاقه با ظهور دختری جذاب تر به سرعت تغییر مسیر می دهد . این رفتار چارلی جوان – که فرمان از هیچ اخلاقی نمی برد – حالت کودکی معترض یا حیوانی غیر اهلی را به خود می گیرد . تصویر جهانی چارلی ، خود پسندانه است . فقط آنچه به او مربوط می شود ( و دوربین چاپلین فقط همان را نشان می دهد ) مورد توجهش قرار می گیرد . اما به همان نسبت که آرزوی او برای تصرف همه چیز شدید است ، اجتناب انسان ها و اشیا نیز در تمکین به او زیاد است .

همه چیز در جهت مخالف با اوست . ظاهر متواضعانه ی خودش ، و افراد پلیس ، پله های برقی و پوست پر شده ی حیوانات ، تحقیرهایی که گه گاه نسبت به او روا می شوند ، همه و همه نشانه هایی از ظلم و ستم اجتماعی دارند .

چاپلین خاطرات دوران جوانیش را از مناطق فقیر نشین لندن ، در فیلم خیابان آرام و روش های ماموران اداره ی مهاجرت نیو یورک را در فیلم مهاجر به کار گرفت . اما به طور کلی ، طنز چاپلین در این سال ها بیشتر متوجه خصلت هاست تا پدیده های اجتماعی .

دنیای اغلب فیلم های دوران میوچرال ، عکس برگردانی ظاهری از واقعیت ها به شمار می روند . چارلی نیز از نظر اجتماعی ، آدمی طرد شده نیست . او یک بار دوره گرد است :

دوره گرد ، بعد دیوانه : یک بعد از نیمه شب ، یا ساکن یک چشمه ی آب معدنی است : معالجه و … فقر و نکبت اجتماعی را تنها در شکل نوعی تحقیر می توان مشاهده کرد ، نه به عنوان منبع اصلی آن .

چارلی اغلب به صورت مبارزه جویی ظاهر می شود که بی قیدی و بی باکی اش ، به طور دایم دنیا را نسبت به خود تحریک می کند . فرد گرایی اسباب دردسر است . برای اشیا به اندازه ی انسان ها ، و برای نا توانان ، به اندازه ی نیرومندان .

عشق مفرط چارلی به آزادی ، ناب ترین بیان خود را در حرکات رقص او – که تا آخرین فیلم هایش نیز دیده می شوند – متجلی می سازد . رقص ، بیان مستقیم آزادی است ، پیروزی ساده دلان است و تمسخر آدم های کودن . در وجود او تلاش برای رهایی از قانونِ قوه ی ثقل ، یا از هر چیز دیگری متجلی است . دو فیلمی که چاپلین در سال ۱۹۱۸ و پس از دوره ی میوچرال برای فرست نشنال ساخت ، نمایشگر تحولی تازه است . زندگی سگی و دوش فنگ به مراتب از فیلم های دو پرده ای میوچرال طولانی ترند . این اختلاف تنها از دید آماری نیست . فیلم های کوتاه ، تنها حالات و حوادث مختلف را به دنبال هم ردیف می کنند و تکامل در آنها امکان پذیر نیست . ساخت فیلم های بلندتر با خصلت دو بعدی چارلی و رفتار یک جانبه اش نسبت به محیط مطابقت دارد .

اما در همان فیلم های کوتاه ( برای مثال : در مهاجر ) نشانه هایی از یک تغییر در شخصیت چارلی پدیدار می شود . چارلی احساسات خود را پنهان نمی کند ، عشق می ورزد ، احساس درد می کند .

چاپلین از دراماتورژی فیلم کوتاه و تیپ کمیک و حالت خنده دار ، به داستان حماسی و مسایل ظریف روانی و کمدی – تراژیک روی می آورد .

در زندگی سگی – نخستین فیلم دوران فرست نشنال – چارلی برای نخستین بار جانوری نا انسان را به عنوان همبازی بر می گزیند : سگی به نام اسکراپنر . چارلی با رفیق و همزاد خود در این فیلم احساس همبستگی می کند و از نشانه های علاقه ی خود نسبت به او احساس رضایت . در این جا موضوعات خنده دار مدارج عالی تر و متنوع تری را طی می کنند . صحنه ای که چارلی در یک آپارتمان به طور مرتب از گیشه طرد می شود و نمی تواند شغلی برای خودش دست و پا کند ، واقعیت اجتماعی را مستقیم تر از فیلم های گذشته ی او مورد حمله قرار می دهد . پایان فیلم بر عکس تمسخر آمیز است : چارلی سرگرم کشت و کار در مزرعه ی شخصی خود است . تصویر بورژوایی خوشبخت بودن در یک خانه ی مالوف ، خوشبختی تنهایی .

دوش فنگ دومین فیلم چاپلین در سال ۱۹۱۸ بود که به نشانه ی تلاش های آمریکا در جنگ ساخته شد ، اما فرد گرایی چارلی تبلیغات وطن پرستانه را مغلوب کرد . در اردوی تمرینات ، کسانی که تعلیم می دهند ، کوشش دارند حرکات دلبخواه چارلی را با قواعد تمرین هم خوان کنند . طنزی خنده دار و در عین حال عمیق و دلهره انگیز درباره ی منش نظامیان – که در این فیلم تلاش دارند فردیت این سرباز را در هم بشکنند – در عین حال خود تاییدی امیدوار کننده و نشاط انگیز است ، بر تسلیم نا پذیری این فردگرای مطلق . پایان فیلم نیز – که چارلی امپراتور آلمان را به اسارت می گیرد – به سختی می تواند دلیلی بر نیات وطن پرستارانه باشد ، بلکه بیشتر نوعی پیروزی خیالی موجودی ضعیف است بر ارتش .

در این که چارلی در این فیلم به عنوان یک سرباز آمریکایی و در دیکتاتور بزرگ به عنوان یک سرباز آلمانی جنگ جهانی ظاهر می شود ، تناقضی نیست . چه او تنها از روی یک اجبار به یک قدرت خدمت می کند و در واقع فردی است که به هیچ حکومتی تعلق ندارد .

تاریخ سینمای هنری – اولریش گرگور ، انو پاتالاس – ترجمه ی هوشنگ طاهری

 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۰۳
جمیل عامل صادقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی